پنجشنبه, ۲۸ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۱۸
در قسمتی از کتاب «راه ستاره‌ها ۳» که زندگینامه و مجموعه خاطرات خواندنی شهید «حسن حسین‌پور» است، می‌خوانید: «از حرف‌هایش خیلی نگران شدم حتی تصور اینکه روزی حسن در کنارم نباشد مرا می‌ترساند کم مانده بود گریه‌ام بگیرد تا حال من را دید منو دید خندید و گفت خانم جان چرا ناراحت شدی؟ بادمجون بم آفت نداره من کجا و شهادت کجا؟ ...»

برشی از کتاب «راه ستاره‌ها ۳» | من کجا و شهادت کجا؟

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، کتاب «راه ستاره‌ها ۳»، زندگینامه و مجموعه خاطرات خواندنی شهید حسن حسین‌پور است که در ۵ هزار نسخه و یکصد و ۴۳ صفحه به چاپ رسیده است.

این کتاب نخستین بار سال ۱۳۹۶ به همت انتشارات شهدای نیروی زمینی سپاه، نگارش و بازنویسی سید محمود امینی، دبیر مجموعه سعید حسنی و ویراستار ادبی و محتوایی زکیه کشکولی منتشر شده است.

کتاب فوق شامل خاطرات مادر، پدر، همسر، برادر، خواهر و همرزم شهید حسن حسین‌پور است که با بازگویی خاطرات‌شان سیره و منش این شهید بزرگوار را برای مخاطبان بازگو می‌کنند.

در بخشی از این کتاب با بیان خاطرات فرشته صادقی‌نیارکی همسر شهید حسن حسین‌پور آمده است: «روایت می‌کند: اساس زندگی مشترک ما بر پایه ایمان، صداقت و عشق گرفته بود. از همان روزی که حسن به همراه مادرش برای خواستگاری به منزل ما آمد و صحبت کردیم.

شیفته رفتار، اخلاق و ایمان بی‌ریای او شدم در همان جلسه اول احساس کردم که مرد رؤیاهایم را پیدا کرده‌ام و او ایده‌آل‌ترین مردی است که می‌توانم داشته باشم.

در فروردین سال جاری ۱۳۸۹ عقد کردیم بعد از مراسم عقد، من را به گلزار شهدای امامزاده حسین(ع) برد. حال عجیبی داشت بین قبور شهدا راه می‌رفت و با آن‌ها حرف می‌زد می‌گفت یعنی میشه یه روزی منم بیارن اینجا.

از حرف‌هایش خیلی نگران شدم حتی تصور اینکه روزی حسن در کنارم نباشد مرا می‌ترساند کم مانده بود گریه‌ام بگیرد تا حال من را دید منو دید خندید و گفت خانم جان چرا ناراحت شدی؟ بادمجون بم آفت نداره من کجا و شهادت کجا؟ ...»

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده